عاشق جانی

ساخت وبلاگ
مرا دریابمرا که خسته از سنگ و گِل و خاکممرا که مانده­ام حیران و سرگردانمیان توده­هایی هولناک از آهن و آدمهمه از سنگ، همه از خاکمرا دریاب ای دریاکه همچون من گریزانی ز جنس خاکمرا دریاب که می­خواهم در آغوش تو گردم اب مرا در خویش جاری کنمرا هم از خودت پندارامانت­دار خوبی باشمرا دست کسی مسپار عاشق جانی...
ما را در سایت عاشق جانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahmoodsoltany بازدید : 40 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1402 ساعت: 11:26

دعوتبه چشم منِ خسته از جسم خاکچه حال خوشی دارد این آب پاک!گهی همچو من سرد و خاموش و خوابگهی تند و جوشان و پرالتهابخوشا حال آن کس که بی های و هودل و جان سپارد به دریا چو قوبرآنم که ما نیز فرجام کارکه ما را سرآمد دگر روزگارشبانگه چو دریا که بی­ادعااجابت کند دعوت ماه رامن و تو همآغوش، دریای هم شویم و بمیریم در پای هم عاشق جانی...
ما را در سایت عاشق جانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahmoodsoltany بازدید : 49 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1402 ساعت: 11:26

للااللامان از مقامات ناآگاه و ناتوانباز هم توهین و تهدید خبرنگارتجربه نشان داده و همچنان دارد نشان می­دهد(متأسفانه) که در کشور ما و در شرایط کنونی، شغلی نان و آبدارتر و در عین­حال ساده­تر و بهتر از داشتن مقام و موقعیت اداری و اجرایی نیست. هر چه هم بالاتر، بهتر. جایی که دیگر دست مردم به آدم نرسد. اگر هم رسید، بجای گوش سپردن و پاسخگویی مستدل، فرافکنی کردن و توجیهات بی­اساس کردن و حتی توهین و تهدید. در دوران مسؤلیت هم هر کار خرابی کردی، یا انتصاب به موقعیت بالاتر، یا تا آخر عمر مصون از پیگیری و بازخواست. شواهد کم نیستند.طی همین یک سال گذشته، چند روزی از ماجرای توهین و تهدید یکی از خبرنگاران حاضر در نشست خبری خودخواستة معاون وزیر امور اقتصادی و رییس سازمان امور مالیاتی کشور نگذشته بود که رییس سازمان خصوصی سازی کشور هم، چون زمینة یک گفتگوی تلویزیونی را خارج از توان و یا برخلاف میل خود دید، بناگاه جلسه را ترک کرد. شاهد سوم و اخیر هم مربوط می­شود به دعوت معاون وزیر رفاه و رییس سازمان بهزیستی کشور از خبرنگاران برای انجام مصاحبه با وی در روز بیست و چهارم تیرماه سال جاری( به­مناسبت آغاز هفتة بهزیستی) و رفتار غیرمسؤلانه و برخورد نامتعارف و آمیخته به پرخاش او با خبرنگاران حاضر. دریغ از وجود یک نهاد روابط عمومی قوی در چنین سازمانهایی! کمترین وظیفة یک مقام یا کارگزار(به­مفهوم واقعی آن)، داشتن دانش و تجربة کافی در رشته و ردة خود، آگاهی از حیطة مسؤلیت خود، تسلط و توانایی انجام آن و همچنین پاسخگو بودن در این حیطه و پذیرش و توجه به انتقادات است. اهمیت دو مورد اخیر، یعنی پاسخگو بودن و انتقادپذیری، اگر بیشتر از موارد پیش گفته نباشد قطعاً کمتر از آن نیست. چرا که علاوه بر عموم مردم، رسانه­های عاشق جانی...
ما را در سایت عاشق جانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahmoodsoltany بازدید : 64 تاريخ : دوشنبه 6 شهريور 1402 ساعت: 23:36

عمّة قانونمدار«قلعه ابراهیم سفلا» تا چندین سال پیش ده خوبی بود. مردمش همدل و همراه و باصفا. آّبش آب زلال چشمه. هوایش آبی و پاک. خاکش زرخیز. باغهایش سبز و شاداب. جوری که در منطقه­ای بزرگ و چشم­نواز و روح­بخش. این ده مانند نگینی سبز در دل دشت و دمن می­درخشید. این ده می­توانست خوب و باصفا باشد ولی حیف و صد حیف که از ما بهتران نگذاشتند. از روزی که طبیعت زیبای منطقه بجای اینکه چشم گردشگران را بنوازد، آتش طمع صنعتگران را شعله­ور کرد همه آمدند. از جاهای دور و نزدیک. معلم، دکتر، کاسب، پرستار، روحانی، هر کس از هرجا که بود آمد سراغ ده ما. هر کدام از آنها زمینی را گرفت و کارخانه­ای هم در آن راه انداخت. فولادسازی، لاستیک­سازی، تولید انواع پلیمر، ریخته­گری، صنایع شیمیایی، چسب سازی، رنگرزی پارچه، آبکاری فلزات، تصفیة مواد نفتی، تولید قیر مظروف، چرم­سازی، روده پاک­کنی، تولید مقوا و چندتای دیگر که مردم ده به­درستی سر از کار آنها و اسم­های عجیب و غریبی که دارند در نمی­آورند. اسم قلعه ابراهیم کم کم سر زبانها افتاد حتی در خارج از کشور با تلفظ کاله ایبراهام. چند نفری از اهالی ده هم، با استخدام در این کارخانه­ها به نان و نوایی رسیدند و حالا هم کار و بارشان بد نیست. خیلی هم پز می­دهند و با فیس و افاده در ده رفت و آمد می­کنند. حلابشان باشد اما بقیة مردم چه؟ آش نخورده و دهان سوخته. آبشان را دادند، هوایشان را دادند، خاکشان را دادند، آرامششان رفت. آنچه نصیبشان شد دود و آلودگی و رفت و آمد انبوه ماشینهای سبک و سنگینی که خاک منطقه را توبره کرده­اند.حالا این دِه در محاصرة دهها کارخانه­ای که متعلق به غریبه­ها و منافعش به جیب دیگران است گم شده. حالا از دور و از هر طرف که نگاه کنی می­بینی که چطور دود از کلّ عاشق جانی...
ما را در سایت عاشق جانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahmoodsoltany بازدید : 64 تاريخ : دوشنبه 6 شهريور 1402 ساعت: 23:36